صدرالدّین عینی، یکی از بزرگترین ادیبان و نویسندگان تاجیک، در روستایی در امارت بخارا چشم به جهان گشود. زندگی او سرشار از فراز و نشیبهایی بود که مسیرش را به سوی افتخارات بیشماری سوق داد. در شش سالگی، پدرش سیّد مراد خواجه، کشاورز باسواد و علاقهمند به دانش، او را به مدرسهای در روستا فرستاد. عینی آموزش ابتدایی خود را در این مدرسه گذراند، امّا احساس کرد که آموزش عمیقتری نیاز دارد، بنابراین به یک مدرسه دخترانه رفت و در آنجا با آثار بیدل و صائب آشنا شد. با این حال، خوشبختی کودکی او کوتاه بود، زیرا در سنّ دوازده سالگی طاعون همهگیر شد و او را از والدینش جدا کرد.
عینی با وجود فقر و سختیهای زندگی، اشتیاق شدیدی به علم و شعر داشت. او با پشتکار و تلاش بیوقفه، تمام موانع را پشت سر گذاشت و شانزده سال در مدارس مختلف بخارا تحصیل کرد. در این مدّت، او نه تنها از آموزش رسمی بهره برد، بلکه در مکتب محنت و مکتب حیات نیز درسهای ارزشمندی آموخت. او برای تأمین معاش خود، کارهایی مانند فرّاش مدرسه، آشپزی، شستشوی لباس و کارگری انجام داد. این تجربیات، بینش عینی را نسبت به زندگی مردم از طبقات مختلف اجتماعی و ظلمی که در امارت بخارا وجود داشت، عمیقتر کرد.
در سال 1896، عینی با تخلّص ادبی عینی، شروع به سرودن شعر کرد. مطالعه کتاب نوادر الوقایع اثر احمد دانش، دیدگاه او را نسبت به ساختار کهنه امارت بخارا تغییر داد و نفرت پنهانی نسبت به آن در دلش ایجاد کرد. تحت تأثیر پیشگامان اصلاحطلبی مانند احمد دانش و شمسالدّین شاهین، عینی راه خود را در جهت ترویج دانش و اصلاحات اجتماعی انتخاب کرد.
عینی نه تنها در ادبیات، بلکه در مبارزه برای حقوق ملت تاجیک نیز پیشگام بود. او خدمات ارزشمندی به ملت تاجیک ارائه داد و پس از استقلال تاجیکستان، به عنوان اوّلین قهرمان ملّی تاجیک شناخته شد. عینی همچنین یکی از نخستین سرایندگان شعر نو فارسی است. سرودهای با نام مارش حریت پنج سال پیش از سرودن افسانه توسط نیما، نشاندهنده روح نوگرایانه و آزادیخواهانه اوست.
زندگی صدرالدّین عینی، داستان ارادهای قوی، پشتکار و عشق به دانش و هنر است. او با وجود موانع و سختیها، راه خود را به سوی موّفقیت و جاودانگی در تاریخ ادبیات فارسی تاجیکی هموار کرد. صدرالدّین عینی، یکی از چهرههای درخشان ادبیات معاصر تاجیک است که با قلمی تیز و کلامی شیوا، میراثی ارزشمند از خود بر جای گذاشت. او در سال ۱۹۰۹، کتاب «تهذیب الصبیان» را با هدف تربیت کودکان در عصر مدرن خلق کرد، امّا این اقدام خیرخواهانه مورد پذیرش امیر واقع نشد و عینی را به زندان افکند. پنجاه و دو روزی که عینی در زندان بود و پس از آن که به سمرقند گریخت، روزهای پرتلاشی برای او بود. او در سمرقند و تاشکند به فعّالیّتهای انقلابی روی آورد و با نوشتن اعلامیهها و برگزاری جلسات، علیه حکومت امیر شورید.
امیر بخارا که از حمایت شوروی از عینی آگاه بود، در اقدامی وحشیانه، برادر کوچک او سراجالدّین را به قتل رساند. عینی در مرثیهای جانسوز، غم و اندوه خود را ابراز داشت. امّا خونخواهی امیر به اینجا ختم نشد و او برادر بزرگتر عینی، محیالدّین را نیز به قتل رساند. این رویدادها قلم عینی را تیزتر کرد و او را بر آن داشت تا در آثار بعدی خود، افول حکومت امیر را پیشبینی کند.
انقلاب اکتبر همچون نسیمی بود که روح تازهای در کالبد عینی دمید. او با استعداد شاعری و نویسندگی خود، در نیمهی دوم زندگیاش، یعنی از سن چهل سالگی، چهارده جلد از پانزده جلد کلیات خود را خلق کرد. عینی در حوزهی زبانشناسی نیز تبحر داشت و درجهی دکتری فنهای فیلولوژی را دریافت کرد. عنوان آکادمیک افتخاری آکادمیهی فنهای ازبکستان و تاجیکستان نیز گواه بر دانش و تبحّر اوست.
عینی به اهمیّت زبان گفتار، متون کهن و گویشهای مردم در غنای زبان و ادبیات واقف بود و خود نیز در آثارش پیوندی عمیق با ادبیات کلاسیک فارسی برقرار کرد. برخی از آثار ارزشمند او عبارتند از: قصیدهای در وصف سمرقند و بخارا (۱۹۱۹)، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، جلادان بخارا (۱۹۲۰)، تاریخ امیران منغطیه، واصفی و خلاصه «بدایع الوقایع»، میرزا عبدالقادر بیدل، معنای کلمه تاجیک، و بسیاری آثار دیگر که نشاندهندهی تعهد او به زبان و ادبیات و همچنین روح انقلابی اوست. عینی با ابوالقاسم لاهوتی و ماکسیم گورگی دوستی نزدیکی داشته است. صدرالدّین عینی در جایی نوشته است:
«لاهوتی برای خلق تاجیک (اوّلین) ماشین چاپ را که در حالت آن روز تاجیکستان (۱۹۲۵) از کوه طلا هم عزیزتر بود، آورده و برای تاسیس نشریات تاجیکی هم کوشیده است و مدیر نشریات هم بوده است».
منزل صدرالدّین عینی در شهر سمرقند، روبروی میدان ریگستان هم اکنون تبدیل به یک موزه شده است. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران به پاس سالها خدمات علمی و فرهنگی وی، طی برگزاری مراسم بزرگداشتی در بیست و هشت دی هزار و سیصد و را به عنوان یکی از مفاخر ایران زمین معرفی کرد. مقبره صدرالدّین عینی در پارک عینی در شهر دوشنبه قرار دارد.
دیدگاه خود را بنویسید